دو روایت از یک حکایت در شعر عطّار و مولانا
نویسندگان
چکیده
داستان ایاز و محمود موضوع بسیاری از حکایتها و تمثیلهای شیخ عطّار و جلالالدّین مولوی است. این دو شاعر برای تبیین نکتههای حکمی و عرفانی از تمثیلهای فراوانی، سود جستهاند. در آثار عطّار و مولوی، محمود و ایاز علاوه بر چهره تاریخی دارای شخصیّت تمثیلی و نمادین هستند و شیخ و مولانا برای بیان اسرار صوفیانه از جمله خودشناسی و عبودیت، از سیمای نمادین آنان بهره بردهاند. در این مقاله ضمن مقایسه دو داستان، نشان داده شده است که مولوی اگرچه در نقل داستان به روایت عطّار نظر داشته امّا در جنبههای داستاننویسی و شخصیّتپردازی از خود ابتکار نشان داده است.
منابع مشابه
یک حکایت و هشت روایت از توبة ابراهیم ادهم
بهکار گرفتن قصّه و حکایت برای بیان آموزههای معنوی و تشریح مفاهیم بلند عرفانی از دیرباز، مورد توجه شاعران و نویسندگان فارسیزبان بوده است. در این میان، گاه با حکایتهایی روبهرو هستیم که بهدلیل ظرفیت بالای ساختاری و مفهومی، روایتهایی مشابه و گاه گوناگون از آنها ارائه شده است. حکایتتوبة ابراهیم ادهم ازجملۀ این حکایتها است. چگونگی توبۀ ابراهیم ادهم در اغلب منابع عرفانی ذکر شده است؛ مستملی ب...
متن کاملکارکرد روایی نشانهها در حکایت رابعه از الهینامه عطار
نشانهشناسی با طرح مفاهیمی چون: نظام، رمزگان، هویت ارتباطی و افتراقی نشانهها و... روشی دیگرگون را در خوانش متون بنیان نهاده است. این دانش با تأکید بر عناصر درونی نظام، سازکار شکل گیری معنا را از طریق فرایند دلالتی نشانهها به تصویر میکشد و به طبقهبندی و سازماندهی نشانهها در جریانِ بظاهر آشفته و بینظمِ متن میپردازد. الهینامة عطّار از جمله متونی است که سهم بسزایی در شکلگیری و گسترش روایتهای...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسیجلد ۲، شماره ۵، صفحات ۶۹-۸۳
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023